پای صحبتهای دو آزاده خوشابی؛
ماجرای زخمهایی که خود به خود بهبود یافت
خاطرات دوران اسارت هشت سال جنگ تحمیلی و سختیهایی که رزمندگان دوران دفاع مقدس کشیدهاند، چیزی نیست که بتوان به راحتی آن را فراموش کرد؛ اسارتی که بخشی از جوانی غیورمردان ایرانی را به خود اختصاص داده است.
18 ماه اسارت با دست شکسته
به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، در آستانه سالروز آزادی آزادگان سرافراز ایران اسلامی، سری به آزادمردان شهرستان خوشاب میزنیم تا با یکدیگر بخشی از خاطرات آن دوران را ورق بزنیم. خاطراتی که برخی از آن در این دوران بیشتر شبیه به افسانه برای جوانان است.
مرتضی معصومی در این رابطه با یادآوری دوران اسارت خود به خبرنگار ایکنا گفت: ۲۰ ساله بودم که در منطقه میمک در حالی که از ناحیه دست مجروح شده بودم به اسارت نیروهای عراقی درآمدم.
عدم ارائه خدمات بهداشتی و درمانی و نبود آب کافی
این جانباز دوران دفاع مقدس با اشاره به اینکه دست راست و کتفم ترکش خورده بود و مرا به با خودشان به اردوگاه عراقیها بردند، افزود: در اردوگاه هیچگونه خدمات بهداشتی و پزشکی ارائه نشد و در مدت ۱۸ ماه استخوان دستم به صورت کج مانده و زخمهایش خود به خود بهبود پیدا کرده بود.
این آزاده خوشابی با بیان اینکه همیشه در این دوران با زخمهایم با درد و رنج جسمی و روحی در حال زندگی بودم، تصریح کرد: به مدت ۱۸ ماه همیشه دستم زخمی بود و وقتی بعد از مدتی کمی زخم دستم بهبود پیدا میکرد، به دلیل اینکه استخوانهای داخل دستم خرد شده بود و ترکشها داخل گوشت قرار داشت، بعد از مدتی مجددا زخمها سر باز میکرد و استخوانهای خرد شده با عفونت از بدم خارج میشد.
وی با بیان اینکه مدتی به دلیل عدم ارائه خدمات بهداشتی دست شکستام عفونت شدیدی کرد، گفت: به دلیل نبود حمام و سرویسهای بهداشتی مناسب بسیاری از اسرا در رنج و عذاب بودند.
معصومی با بیان اینکه در اردوگاه تکریت برای ۹۰۰ نفر تنها ۴ سرویس بهداشتی وجود داشت که صبح تا ظهر همیشه در نوبت بودیم، تصریح کرد: بعد از بستن درب اردوگاه در شب برای سرویس بهداشتی از حلبیهایی که در داخل اردوگاه قرار داده بودند، استفاده میشد.
این جانباز ۳۰ درصد اضافه کرد: غذای اصلی ما ۱۲ قاشق برنج، بادنجان و گاهی اوقات عدسی برای صبحانه طی ۲۴ ساعت شبانه روز بود.
وی با تاکید بر اینکه هیچگونه امکانات صوتی و تصویری در نقطهای که ما را نگه میداشتند، وجود نداشت، تصریح کرد: زمان برایمان گاهی اوقات بی معنا بود و ایام هفته و ماه را گم کرده بودیم.
این جانباز دوران دفاع مقدس با اشاره به اینکه هیچگونه امکانات و خدماتی برای سرگرمی و مطالعه وجود نداشت، گفت: گاهی اوقات اسرا از کاغذهای کارتن پودر لباسشویی برای نوشتن و سرگرمی استفاده میکردند و در بعضی مواقع منافقین با حضور در اردوگاه اسرای ایرانی اقدام به جذب برای خودشان میکردند.
اعدام اسرا
براتعلی بلقانآبادی، یکی دیگر از آزادگان شهرستان خوشاب، که در سال ۶۰ به اسارت درآمده، به خبرنگار ایکنا گفت: در منطقه بوکان و در زمانی که در حالی پاکسازی منطقه بوکان بودیم، به علت پاتک دشمن توسط نیروهای کوموله کردستان به اسارت درآمدیم.
وی با بیان اینکه بعد از ۵ ماه اسارت در اردوگاه های کردستان ما را تحویل عراق دادند، افزود: کارهای سنگین در جنگل، چوب بری و جابهجایی سنگهای معدنی از جمله کارهایی بود که در کردستان توسط اسرا انجام میگرفت.
این آزاده خوشابی اضافه کرد: در اردوگاهی که نگهداری میشدیم، ۵۰۰ نفر حضور داشتند و فقط میتوانسیتم بنشینیم و جایی برای خواب وجود نداشت.
بلقانآبادی با اشاره به نبود حمام و آب بهداشتی در دوران اسارت، بیان کرد: هر هفته چند نفر از اسرا را اعدام میکردند و وققتی اعتراض میکردیم، اعلام میکردند؛ نام شما در جایی ثبت نشده و اگر بیشتر اعتراض کنید، همه شما را میکشیم.
وی افزود: با تمام سختیهایی که در دوران اسارت کشیدیم، همیشه گوش به فرمان مقام معظم رهبری هستیم و با جان و دل با تمام امکاناتی که داریم در خدمت امام امت و نظام اسلامی خواهیم بود.
ساير اخبار در موضوع «اجتماعی»:
• دستگیری دزد سیم و کابل با پوشش مامور برق در سبزوار
• سارق خانهباغهای سبزوار به دام افتاد
• نمایشگاه عکس هنرمند سبزواری برای کمک به معلولان
• ۲ واحد تولید نان روغنی در داورزن پلمب شد
• شکارچیان باقرقره در «روداب» سبزوار به دام افتادند
نظرات شما
0 نظر در صف تاييد است.