اخبار سبزوار پيام : فرهنگی و هنری

روایتی از حضور در مراسم سالگرد دکتر شریعتی

سلام سربدار نوشت /آن چه برایم جالب بود این بود که از مسئولین شهر هیچ کسی نیامده بود، نمی دانم علت به چه بر می گردد. هر چند یکی از شانس هایی که دکتر آورد همین بود که مراسمش دست دولتی ها نیفتاد ...

هر سال می شنیدیم که سالگرد دکتر شریعتی در زادگاهش، مزینان برگزار می شود اما این بار گفتیم برویم و از نزدیک ببینیم...بماند که هیچ تبلیغی در سطح شهر ندیدیم...شاید که مزینان از روستاهای سبزوار نیست یا شاید هم مسئولین، دکتر را هم انقلابی به حساب نمی آورند....

با اتوبوسی که از جلو خانه معلم به راه است، راهی می شویم به سمت مزینان... از راننده می پرسیم که هزینه ی اتوبوس را چه کسی می پردازد، می گوید هنوز که مشخص نیست هر چند آخرش هم نمی فهمیم....

به مزینان می رسیم...تابلوی سنگی ای را می بینیم که روی آن عکس دکتر حک شده است و نوشته شده که شهید انقلاب دکتر شریعتی... بعضی از همراهان می گویند که چندین بار این تابلو را کنده اند و باز دوباره نصب کرده اند... می گویند که یک عده با دکتر مشکل دارند... جاده ی مزینان راه مناسبی نیست... بگذریم...

در اولین میدان مزینان پیاده می شویم...عده ای جمع هستند، حداکثر ۱۰۰ نفر... قرار است از مجسمه ی استاد محمد تقی شریعتی رونمایی شود... هوا بسیار گرم است... پسر دکتر، احسان شریعتی هم هست،  نگاهش می کنم به سن و سالش نمی خورد دکتر را دیده باشد... قبل از رونمایی پیام رهبری، به مناسبت فوت استاد محمد تقی شریعتی که تاریخش مربوط به سال۶۶ است خوانده می شود... سرود ملی پخش می شود و رونمایی انجام می گیرد... جمعیت به سمت حسینیه حرکت می کند.... گرمای هوا کماکان مجلس را گرم می کند...

پیاده راه می افتیم...دو تا بانک در روستا به چشممان می خورد، بانک تجارت و صادرات... روستا پست بانک هم دارد...به این فکر می کنم که خیلی نادر است روستایی که بانک و پست بانک داشته باشد...حتما باز هم دستی در کار است؟...در راه چشم مان به یک اغذیه فروشی می افتد که عکس بزرگی از دکتر را جلو مغازه اش زده است، بنری با جمله ای از دکتر، و چند عکس قاب گرفته ی کوچک...یک بزرگداشت مردمی در جایی که حتی یک بزرگداشت دولتی هم به چشم نمی خورد...

به حسینیه می رسیم...هنوز حسینیه کاملا پر نشده، اکثرا هم خود اهالی هستند...مراسم بسیار ساده است، دکور که فقط یک بنر است.(محتویات بنر:عکس دکتر شریعتی در کنار عکس دکتر چمران، عکسی از منطقه و رزمنده های در حال نماز و عکس امام و رهبری)

فیلمبرداری هم گویا قرار نیست از مراسم انجام بگیرد، هر کس با دوربین خودش و برای دل خودش...پذیرایی هم یک لیوان شربت، البته لیوان یک بار مصرف...یاد همایش ها و سمینارهایی می افتم که میلیونی خرج می شود و بگذریم...یکی از دوستان می گوید سال های قبل جمعیت نصف حسینیه بیشتر نبوده....

یک ساعتی می نشینیم و چند نفری بیرون می زنیم تا مجسمه ی دکتر را ببینیم... مجسمه در محل مصلای روستا نصب است، جایی که از خود روستا هم مجسمه دیده نمی شود...مجسمه دکتر کار استاد ماستیانی است، دکتر ایستاده و کتاب کویر هم در دستش... در ارتفاع چند متری از زمین آن هم در کویر، چند وقتی است که مشغول خواندن کتاب کویر است...هدیه دکتر برای کسانی که در این روز به مزینان می آیند گرمای کویر است...تحمل هدیه دکتر برایمان مشکل است به حسینیه برمی گردیم...

صدای اذان می آید و برنامه هم ادامه دارد...نماز در مسجد برگزار می شود و مراسم هم در حسینیه کماکان ادامه دارد...نمازی می خوانیم به حسینیه برمی گردیم...حسینیه کاملا پر شده است...آقای مزینانی که دوستم می گوید معلم ادبیات است مشغول صحبت است با همان لحن و صدای دکتر شریعتی...شباهت زیاد است، همان طور مثل سخرانی های دکتر در حسینیه ارشاد پرحرارت...برنامه های بی ربط هم این وسط زیاد است...در آخر هم یکی از اهالی که سوادی هم ندارد و راننده ی تاکسی هم هست متنی برای دکتر می خواند که بسیار زیباست....بعد از مراسم هم ناهار در جمع اهالی هستیم....

آن چه برایم جالب بود این بود که از مسئولین شهر هیچ کسی نیامده بود، نمی دانم علت به چه برمی گردد... هر چند که یکی از شانس هایی که دکتر آورد همین بود مراسمش دست دولتی ها نیفتاد...سالگرد دکتر به پایان رسید و حتی یک ارگان دولتی، یک بنر برای ایشان نزد... سالگرد دکتر به پایان رسید در حالی که اصلا در شان ایشان نبود...سالگرد دکتر به پایان رسید در حالی که مراسمش هم نشانی از مظلومیتش بود....
 

---