خانمی که 12 سال با کامیون در جاده ها رانندگی می کند/
27سال رانندگی بدون یک بار تصادف
راننده ی کامیون است 57 سال دارد ولی باز هم رانندگی با کامیون را کنار نگذاشته...عجیب تر اینکه 27 سال است رانندگی میکند و یک بار هم تصادف نکرده است.
خانم شهربانو فسنقری راننده کامیون است. در 57 سالگی هم پشت فرمان مینشیند. 27 سال پیش گواهینامه پایه 2 گرفته و 12 سال است که بعد از گرفتن گواهینامه پایه یک پا در رکاب کامیون گذاشته است.
در روزگاری که خیلی از جوانها رؤیای پولدار شدن یک شبه را در سر میپرورانند یا چشم طمع به مال دیگران دارند، زندگی این مادر سختکوش میتواند الگوی درستی برای آنها باشد. گفتوگوی روزنامه جوان با خانم فسنقری پیش روی شماست.
* چه سالی موفق به دریافت گواهینامه شدید؟
سال 1365 بود که گواهینامه پایه2 گرفتم و سال 1380 هم گواهینامه پایه یک گرفتم.
* چه شد که به فکر گرفتن گواهینامه پایه یک افتادید؟
شوهرم کامیوندار بود و بیشتر وقتش را در جادهها بود. بعد از مدتی به خاطر علاقه زیادی که به شوهرم داشتم به شغلش هم علاقهمند شدم و باعث شد به فکر رانندگی بیفتم. دوست داشتم همیشه کنارش باشم. وقتی از سفر برمیگشت، من کامیون را جابهجا میکردم و همین موضوع باعث شد تا او هم به علاقه من به رانندگی پی ببرد. وقتی متوجه شد دوست دارم همیشه کنارش باشم، خوشحال شد و مرا تشویق کرد. بعضی وقتها با ماشین به اطراف روستا میرفتیم و تمرین رانندگی میکردم. خیلی زود رانندگی را یاد گرفتم تا اینکه از من خواست برای گرفتن گواهینامه امتحان بدهم.
* از دوران کودکی هم به رانندگی علاقه داشتید؟
علاقه زیادی به خیاطی و خانهداری داشتم. به همین خاطر ابتدا خیاطی میکردم و مشتریان زیادی داشتم تا اینکه ازدواج کردم.
* از روزی که برای گرفتن گواهینامه امتحان دادید بگویید؟
وقتی برای امتحان عملی بیرون از شهر رفتم به غیر از من، همه مرد بودند. همه با تعجب به من نگاه میکردند. حتی سرهنگ مسئول گرفتن آزمون هم تعجب کرده بود تا اینکه نوبت من شد و پشت فرمان نشستم. با اینکه رانندگیام خوب بود اما رد شدم. بار دوم بهتر رانندگی کردم و جناب سرهنگ هم تعجب کرده بود اما باز هم به من گفت که رد شدهای. خیلی ناراحت شدم و به او گفتم دیگر امتحان نمیدهم. چون مطمئن بودم که هیچ ایرادی نداشتم. جناب سرهنگ گفت دست و فرمانت خیلی خوب است و از آقایان بهتری، ولی لازم است که یک بار دیگر امتحان بدهی تا اینکه بالاخره بار سوم موفق شدم.
* اولین باری را که پشت فرمان تریلی نشستید و در جاده رانندگی کردید، به خاطر دارید؟
ما دو دستگاه تریلی داشتیم که یکی از آنها را شوهرم رانندگی میکرد و دیگری را به رانندهای اجاره داده بود. آن روز راننده به بهانه اینکه خسته است، ماشین را کنار خانهمان پارک کرد. وقتی متوجه شدم، خودم سوئیچ ماشین را گرفتم و تا از سبزوار برای بارگیری به شهرستان نیشابور بروم. آن روز پسرم حسین که 20ساله بود به عنوان شاگرد کنارم نشست و من برای اولین بار رانندگی در جاده را با تریلی تجربه کردم. رانندگی در جاده برایم خیلی لذت داشت و از این فرصت که پیش آمده بود، خیلی خوشحال بودم.
* شما بعد از آن هم همراه حسین در جاده رانندگی میکردید؟
اکثر اوقات به عنوان شاگرد بود اما همیشه هماهنگ با ماشین شوهرم در جاده حرکت میکردم. من جلو رانندگی میکردم و او با تریلیاش پشت سر من حرکت میکرد تا اگر مشکلی پیش بیاید به من کمک کند و او پشتیبان محکمی بود که من به آن تکیه داشتم و با اعتماد در جاده رانندگی میکردم.
* اگر تریلی شما در جاده خراب شود چه میکنید؟
سعی میکنم همیشه خونسردی و تعادل خودم را حفظ کنم. از طرف دیگر به لطف خدا کامیون من در این مدت در جاده خراب نشده است، چون همیشه قبل از مسافرت کامیون را چک میکنم و چنانچه ایرادی هم داشته باشد قبل از حرکت برطرف میکنم.
* در طول 12 سال رانندگی با تریلی چندبار جریمه شدهاید؟
رعایت قوانین و مقررات رانندگی، جزو اصول اصلی زندگیام است. یادم میآید روز اول رانندگی در جاده نیشابور در حال حرکت بودم که مأموران گشت پلیس را دیدم و به حرکت خودم ادامه دادم. بعد از طی مسافت حدوداً دو کیلومتر، متوجه آژیر ماشین پلیس شدم که به من دستور ایست داد. بلافاصله ماشین را به کنار جاده هدایت کردم. مأمور با تعجب به من نگاه میکرد و مدارک خواست. وقتی مدارک را به او دادم، بیشتر تعجب کرد اما برایم جریمه نوشت. به او گفتم که من تخلفی مرتکب نشدهام و علت نوشتن جریمه را پرسیدم که در جواب گفت که به شما ایست داده بودیم در صورتی که من مطمئن بودم آنها دستور ایست نداده بودند.
* تصادف چطور؟
همانطور که گفتم من قوانین و مقررات را کاملاً رعایت میکنم و به لطف خدا در این مدت اصلاً تصادف نکردهام. حتی با ماشین سواری هم در 27 سالی که سواری دارم، تصادف نکردهام.
* برخورد رانندگان جاده با شما چطور است؟
متفاوت است. بعضیها که تعدادشان خیلی کم است با ریشخند و گاهی هم تمسخر برخورد میکنند و گاهی هم حرفهای نامربوط میزنند اما بیشتر افراد وقتی مرا در جاده پشت فرمان تریلی میبینند، احترام میگذارند و حتی با حرکاتی مرا تشویق میکنند و من هم با بوق زدن یا چراغ زدن از آنها تشکر میکنم.
* آیا به خاطر همان رفتار بد بعضی رانندهها شده درگیری پیش بیاید؟
نه هرگز، من سعی میکنم در اینگونه موارد بیتفاوت باشم و حتی برای شوهرم هم موضوع را بازگو نمیکنم. معمولاً رفتار و حرکات انسانها شخصیت آنها را نمایان میکند و من سعی میکنم تا شخصیت خودم را به خوبی حفظ کنم.
* عکسالعمل مأموران راهنمایی و رانندگی و پلیس با شما در جاده چطور است؟
گاهی وقتها مأموران راهنمایی و رانندگی وقتی یک زن را پشت ماشین سنگین میبینند تعجب میکنند و دستور ایست میدهند. آنها بعد از چک کردن مدارک با احترام برخورد میکنند. بعضی از مأموران هم که مرا میشناسند، با تکان دادن دست به من احترام میگذارند.
* تا به حال به فکر رانندگی ترانزیت افتادهاید؟
چند سال پیش فکر کردم با گرفتن ویزا با شوهرم به خارج از کشور هم بار جابهجا کنیم اما یکی از پسرانم به خاطر بیماری فوت شد و من دلسرد شدم و حتی مدتی هم رانندگی را کنار گذاشتم اما کم کم دوباره رانندگی کردم. در حال حاضر برنامهای برای ترانزیت ندارم اما به فکرش هستم.
* از خانوادهتان بگویید و اینکه چند فرزند دارید؟
سه پسر و یک دختر دارم.
* فرزندانتان درباره رانندگی شما چه نظری دارند؟
ما همگی کامیون داریم و حتی یکی از پسرانم که لیسانس دارد، کامیون دارد. در کل همه مرا تشویق و به گفته خودشان به رانندگی من افتخار میکنند.
* به دخترتان هم رانندگی با کامیون را آموزش دادهاید؟
او به رانندگی مخصوصاً در جاده علاقه ندارد.
* به نظر شما رانندگی در جاده برای یک زن سخت نیست؟
واقعیت سخت است اما شیرین هم است. مخصوصاً وقتی با شوهرت باشی، چون به نظر من زن و شوهر اگر در کنار هم باشند بیشتر از زندگی لذت میبرند تا دور از هم.
* سخنی با خوانندگان دارید؟
همه خانوادهها در خانه چشم انتظارند تا مسافرشان سالم به خانه برسد اما متأسفانه این روزها شاهد تصادفهای مرگبار زیادی در جادهها هستیم. به خاطر همین از همه رانندهها درخواست دارم تا با رعایت قوانین و مقررات، سلامتی و تندرستی را برای خانوادههایشان به ارمغان بیاورند.سبزوار ما
ساير اخبار در موضوع «اجتماعی»:
• دستگیری دزد سیم و کابل با پوشش مامور برق در سبزوار
• سارق خانهباغهای سبزوار به دام افتاد
• نمایشگاه عکس هنرمند سبزواری برای کمک به معلولان
• ۲ واحد تولید نان روغنی در داورزن پلمب شد
• شکارچیان باقرقره در «روداب» سبزوار به دام افتادند