گزارش سبزوار پيام


گزارش / تاریخ: 5 آبان 1391 / کد مطلب: 4062 / نظرات: 1


شاهنامه و تاريخ بيهقي دو ستون ادبيات فارسي اند


شاهنامه و تاريخ بيهقي دو ستون ادبيات فارسي اند
گزارش نخستین درس گفتارهایی درباره بیهقی

کتاب تاريخ بيهقي اثر ابوالفضل بيهقي يکي از آثار شاخص و تراز اول نثر فارسي است. او روشي دقيق و سبکي زنده و جامع در تاريخ‌نگاري برگزيده است که پيشينيان فاقدش بودند. تاريخ بيهقي متني «تاريخي ـ ادبي» است که تاريخي حماسي و پر اوج و نشيب را با قلمي زيبا و زباني باشکوه و پرنياني روايت کرده و بنايي چنان بزرگ افراشته است که ذکر آن تا هميشه باقي خواهد ماند. به گزارش سايت موسسه شهر کتاب مرکز فرهنگي شهر کتاب از سال ۱۳۸۵ در روزهاي چهارشنبه، درس‌گفتارهايي درباره ادبيات کلاسيک فارسي برگزار مي‌کند و تاکنون نزديک به سيصد جلسه درس‌گفتار درباره مولوي، فردوسي، سعدي، نظامي و عطار برگزار کرده است و از روز چهارشنبه ۲۶ مهرماه درس‌گفتارهايي درباره بيهقي را به مدت يک سال برگزار خواهد کرد. در جلسه آغازين درس‌گفتار‌ها، دکتر غلامعلي حدادعادل و دکتر محمدجعفر ياحقي درباره «اهميت و جايگاه تاريخ بيهقي در تاريخ و ادب فارسي» سخن گفتند.

بيهقي‌پژوهي در روزگار ما تاريخي صد ساله دارد
دکتر غلامعلي حدادعادل، رييس فرهنگستان زبان و ادب فارسي گفت: بيهقي‌پژوهي در روزگار ما تاريخي صد ساله دارد. بزرگاني سراغ بيهقي رفته‌اند، همانند «محمدتقي بهار» که به اعتبار يادي که مرحوم دکتر غلامحسين يوسفي از او مي‌کند، آفاق زيبايي از نثر بيهقي را به روي شاگردانش گشود. به همين گونه بايد از دکتر فياض ياد کنيم که زحمات بسياري براي «تاريخ بيهقي» کشيد و نيز دکتر غلامحسين يوسفي که دو مقاله او درباره بيهقي، در کتاب‌هاي «ديداري با اهل قلم» و «برگ‌هايي در آغوش باد»، مناسب است که در يک رساله مستقل چاپ بشود. من بيهقي را از نگاه کلان مي‌بينم. هزارسال پيش دبيري از دستگاه غزنويان، حوادث سياسي و اجتماعي و جنگ‌هاي روزگارش را در سي جلد و پنجاه هزار ورق به رشته تحرير درآورده است. اين کميت کار اوست که البته يک ششم آن باقي مانده است. در تاريخي که او نوشته است، چند خصوصيت وجود دارد که بايد به آن توجه داشت. يکي خودآگاهي او نسبت به داشتن روش در تاريخ‌نگاري است. بيهقي يک کار روشمند کرده است. ديگر، اهتمام بيهقي به ثبت واقعيات به صورت دقيق است. ما با خيلي از حقايق تاريخي از راه «تاريخ بيهقي» آشنا مي‌شويم. اگر بيهقي نبود به آن حقايق دست نمي‌يافتيم. اين مرد، يادداشت‌هاي روزانه مي‌نوشته و از بسياري از نامه‌ها يک نسخه براي خودش نگه مي‌داشته است. بدين گونه مجموعه اسناد عظيمي را به‌عنوان ماده خام تاريخ فراهم آورده و در روزگار پيري و پختگي به صورت تاريخ درآورده است.فايده اجتماعي و سياسي تاريخ بيهقي، يک جنبه ديگر اهميت آن است. بُعد سوم زبان شيرين، پخته، پرورده، دقيق و روشن بيهقي است. کاري که بيهقي در نثر فارسي کرده است کاملا قابل مقايسه است با کار فردوسي در شاهنامه. هر دو کتاب، هزارسال عمر دارند. فردوسي بيشتر به قبل از اسلام توجه داشته و بيهقي، در مقام بيان تاريخي، به روزگار خودش. فردوسي به شعر چنين کاري کرده است و بيهقي به نثر. هر دو کتاب، دو ستون ادبيات ما به شمار مي‌روند. بيهقي همت و انگيزه‌اي شبيه به فردوسي داشته است.

بيهقي همانند فردوسي از سرنوشت افراد درس مي‌گيرد
سپس دکتر محمدجعفر ياحقي، مصحح شاهنامه گفت: يک بخش از «تاريخ بيهقي» که کمتر به آن توجه شده، بعد از فروگيري «علي قريب» است. 6-5 فروگيري مشخص در «تاريخ بيهقي» هست. حتي «بوسهل زوزني» هم که باعث فروگيري «حسنک» شد، خود گرفتار آمد و او را هم فرو گرفتند. علي قريب يکي از چهره‌هاي برجسته سياسي حکومت غزنويان است. لقب «قريب» که به او داده‌اند، به استناد نزديکي او به دربار غزنويان بوده است. بعد هم که سلطان محمود فوت کرد، زمامدار و همه کاره بود. او بود که «امير محمد» را به تخت نشاند و پس از آمدن «مسعود»، محمد را فرو گرفت و نامه «حشم تکين‌آباد» را نوشت. علي قريب با آنکه مي‌دانست او را مي‌گيرند، با شهامت آمد و سرانجام او را هم گرفتند. بيهقي پس از نقل اين وقايع، جمله‌اي دارد که بخشي ديگر از چهره او را روشن مي‌کند. بيهقي نيز همانند فردوسي که از سرنوشت افراد درس مي‌گيرد، مي‌نويسد: «اين است حال علي و روزگارش و قومش که به پايان آمد و احمق کسي باشد که دل در اين گيتي فريفتگار بندد و نعمت و جاه و ولايت او را به هيچ چيز شمرد.» بيهقي تالي فردوسي است. کافي است که کتاب «لغت نامه» دهخدا را بگشاييد و مدخل‌هاي لغوي آن را بنگريد تا دريابيد که اولين شاهد به نظم از شاهنامه فردوسي است و اولين شاهد به نثر از «تاريخ بيهقي» است.«تاريخ بيهقي» اولين تاريخي است که ادبيات را براي بسط تاريخ به خدمت گرفته است و اين دو را با هم آميخته است. بيهقي هم از لحاظ استخدام زبان ادبي در نثر خود اهميت دارد و هم در استخدام عناصر ادبي. بسياري از سخنان او به صورت ضرب‌المثل درآمده است و وارد کتابي همانند «امثال و حکم» دهخدا شده است. نثر بيهقي به شيوه‌اي است که‌گاه وزن و آهنگ و لطافت شعري پيدا کرده است.

مي‌توان اين بخش‌ها را شعرِ نو تلقي کرد. ما آن بخش‌ها را جداگانه چاپ کرده‌ايم و نام آن را «دفتر شعرهاي آزاد بيهقي» گذاشته‌ايم. بيهقي در به کارگيري عناصر ادبي از ديگران، بسيار موفق بوده است. از اينکه او برخي از شعرهاي خوب رودکي را در تاريخ خود آورده است، مديون او هستيم. بيهقي بهترين و ناب‌ترين انديشه‌هاي ادبي ما را گرفته و به استخدام نثر خود درآورده است. به‌کارگيري اشعار عربي هم نمونه ديگري از کار اوست. بيهقي برخوردار از دانش ادبيت زمان بوده و بسياري از اشعار عربي را در ذهن داشته است. متاسفانه بسياري از بخش‌هاي «تاريخ بيهقي» از بين رفته است. دشمنان غزنويان با «تاريخ بيهقي» موافق نبودند. در سال ۵۴۶ قمري غوريان انتقام سختي از غزنويان گرفتند و ۷ شبانه روز شهر غزنين را در آتش سوزاندند. احتمال مي‌دهيم که در اين رويداد، مجلداتي از «تاريخ بيهقي» از بين رفته باشد. آن‌چه از اين کتاب به دست ما رسيده، يک ششم کل «تاريخ بيهقي» است اما حدس مي‌زنيم که قسمت باقيمانده، بهترين بخش «تاريخ بيهقي» است. آن‌چه در متن کنوني موجود است، از بخش پاياني مجلد پنجم آغاز مي‌شود و تا آخر مجلد دهم، به اضافه «باب خوارزم»، ادامه پيدا مي‌کند. بيهقي باب خوارزم را از ابوريحان بيروني گرفته است.

منبع : روزنامه خراسان - مورخ یکشنبه 1391/07/30 شماره انتشار 18248





نظرات شما

نام:

ايميل:
وب:
شماره امنيتي:
نظر شما:


1 نظر در صف تاييد است.