خبرنگاران آزاد، سختكوشان عرصه خبر كه دغدغه معيشت و امنيت شغلي آنها را رها نمي كند
خبرنگاران آزاد، سختكوشان عرصه خبر كه دغدغه معيشت و امنيت شغلي آنها را رها نمي كند
خبرنگاران آزاد را اين گونه تعريف مي كنند، صاحبان انديشه و قلم كه از چارچوب و مقررات اداري رها هستند اما همينان در دغدغه هاي معيشتي و امنيت شغلي گرفتارند.
خبرنگاران آزاد همان سربازان جبهه فرهنگي هستند كه بي پشتوانه وارد عرصه نبرد مي شوند، سلاحشان قلم و يك ضبط صوت كوچك است كه در جنگ نرم قلب دشمن را نشانه مي گيرند.
داشتن مهارت ارتباطي، بيان مناسب، سلامت اندام گفتاري، صداي مناسب، لحن خبري و غيرمصنوعي، قلم قوي، شناخت كافي نسبت به اوضاع اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي جهان و نوع رسانه، تسلط بر بداهه گويي همه و همه از ويژگي هاي يك خبرنگار ايده آل است كه شايد بسياري از مشاغل نيازمند كسب همه اين مهارت ها نيستند.
اسم بردن از خبرنگار آزاد شايد ذهن ها را به سمت كساني مي برد كه در پايگاه هاي اطلاع رساني شخصي به صورت افتخاري قلم مي زنند اما در اين نوشتار مقصود افرادي است كه در خبرگزاري ها، رسانه ملي و روزنامه ها بار اصلي گزارش گيري و خبرنويسي را بدون اطمينان از ثبات شغلي خود به دوش مي كشند.
اين روزها خبرنگاري از نوع آزاد در همه سازمانها، نهادها و تشكلها نامي آشناست و به زبان خودمان مد شده است، همان كساني كه با بستن قراردادهاي يك ساله موقت مشغول به كار مي شوند و بعضا سالها همچنان موقت مي مانند؛ البته نبايد از نظر دور داشت كه گاها يك خبر چالشي و با اهميت، خبرنگار را در جهان مشهور مي سازد و معيشتش تا ابد تضمين مي شود.
اكثر خبرنگاران آزاد براساس آموزشي كه مي بينند و تجربه كاري كه بدست مي آورند، ماهيت رسانه اي كه در آن كار مي كنند اعم از راديو، تلويزيون، پايگاه اينترنتي و روزنامه را مي شناسند و از ظرفيت و كارايي آن آگاه مي شوند، از غولهاي خبري جهان و اوضاع سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي كشورهاي مختلف شناخت پيدا مي كنند و براساس اين شناخت قلم مي زنند.
خبرنگاران آزاد دوشادوش خبرنگاران رسمي كه اسم و رسم مشخصي دارند، با قلم قوي و مهارت ارتباطي خود كار مي كنند، همه اوقات روز را با استرس مي گذرانند، شبها با اضطراب به خواب مي روند و بعضا صبح تا شب را صرف گرفتن يك خبر مي كنند اما با آنان از حقوق مساوي برخوردار نيستند.
همه روز را با استرس گذراندن، چند ساعت مداوم را چشم بر صفحه مانيتور رايانه دوختن، سر و كله زدن با ارقام و اعداد نجومي مسوولان و بررسي صحت و سقم آنها، بحث و جدل با مصاحبه شونده و بعضا گوش دادن به گلايه و شكايات مردم و ديدن صحنه هاي دلخراش سرآخر نتيجه اش اعصاب بهم ريخته، كمردرد و آرتروز، ضعيف شدن چشم و فرسودگي زودرس است.
بسيارند خبرنگاران آزادي كه براي گرفتن خبر از يك حادثه از جان مي گذرند، تسليم احساسات نمي شوند و براي نوشتن واقعيت همه سختي ها را به جان مي خرند و دم بر نمي آورند.
سخت و زيان بار بودن شغل خبرنگاري براي همه مشخص و محرز و در نزد همگان حرفه اي محترم است و افزوني خبر، افزوني آگاهي و آگاهي بخشي دريچه اي به سوي ساختن جهاني نو و سراسر بيداري و پويايي است اما در اين ميان خبرنگاران آزاد را نيز بايد دريابيد.
خبرنگاران آزاد معتقدند اگر از حقوق ثابت و بيمه مطمئن برخوردار بودند قطعا به نوشتن هر خبري تن نمي دادند، از انتشار اخبار خنثي خودداري مي كردند و خود را بيگانه با عمق خبر نمي دانستند.
دلوواپسي نسبت به دستمزد كم يا ترس از دست دادن شغل و نداشتن پشتوانه رسالت آگاه سازي مردم و انتشار اخباري كه دردي از دل جامعه بردارد و افراد ذينفع را به چالش بكشد، خبرنگاران آزاد را در انجام رسالت خود دچار مشكل مي سازد و چه خوش شاملو، شاعر گرانقدر ايران زمين مي گويد: سخنها مي توانم گفت؛ غم نان اگر بگذارد.
خوشبختانه دولت هاي نهم و دهم براي حمايت از خبرنگاران طي سالهاي گذشته هداياي مختلف به اين قشر اختصاص داد، تلاش كرد مشكل مسكن و بيمه آنان را برطرف كند اما تا اينكه اين طرحها به نتيجه مطلوب برسند راه زيادي باقي است. ایرنا
نظرات شما
0 نظر در صف تاييد است.